

تولد برندهای ساختمانی با سرمایه گذاری
در شرایطی که فضای صنعت ساخت وساز در دنیا دستخوش تحولات سریعی است شرکتهای بزرگ ساختمانی صاحب برند در کشور ما کمتر دیده میشود. هرچند مدیران و مهندسان برجسته ساختمانی کشورمان دارای تجربیات زیادی هستند، ولی زاویه دید روشنی در اجرای پروژه های بزرگ به عنوان یک شرکت صاحب برند ندارند.
وجود مشکلات متعدد در سیستم اداری و قوانین کشور و نداشتن توجیه اقتصادی ازجمله آیتمهایی است که حضور و بلوغ چنین شرکت هایی را پیچیده تر کند. ورود یک شرکت بزرگ ساختمانی در قالب برندینگ در مدیریت پروژه های برتر، مستلزم نظارت کامل در قالب انجام کنترل کیفیت و تضمین کیفیت در ساخت است.
همچنین از شاخصهای نزدیک شدن به یک برند در اجرای پروژه، راه اندازی سیستم مدیریت پروژه خصوصا در مدیریت مالی، مدیریت تغییرات، مدیریت برنامهریزی سطح پروژهها و بهره گیری حداکثری از نیروهای نخبه و متعهد، توجه ویژه به استفاده از فن آوریهای نوین و به طورکلی اقداماتی است که با هدف یکپارچگی در حوزه مهندسی انجام میشود؛ در حقیقت انتخاب یک پروژه، به عنوان پروژه برتر به شاخصهای زیادی از به کارگیری علم روز و فن مدیریت پروژه گرفته تا استفاده از توانمندیهای درجه یک مهندسی کشور، کنترل کیفیت در طراحی و اجرای ساخت وسازها، مدیریت مالی پروژه و به طورکلی تشکیلاتی مجهز به بحثهای مدیریتی روز دنیا بستگی دارد.
برندینگ از مباحث مهم و اصلی در صنعت ساختمان مشخصات ملک و ساختمان به شمار میرود که منجر به ضمانت محصول از سوی مصرف کننده میشود، به طوری که تولیدکننده را قادر میسازد سهم قابل توجهی از بازار مصرف را جذب کند، حال آنکه کمبود آن در کشورمان یکی از ضعفهای این صنعت به شمار می رود؛ برند بودن یا نبودن را باید در میزان سرمایه گذاری در این زمینه جستجو کرد. در بخش ساختمان بر روی سرمایه گذاری و تشکیلات مدیریتی کار نشده است به گونهای که عمده فعالیتهای ساختمانی کشور به دست مردم عادی انجام میشود و نتیجه آن را در بازار صنعت ساختمان مشاهده میکنیم.
باید برای ایجاد شرکتهای بزرگ بسترسازی و سرمایه گذاری کرد تا متخصصان با پذیرش مسئولیت خود، کار با کیفیت و مدیریت صحیح ارائه دهند اما این موضوع تنها در صورت اصلاح قوانین، حمایتهای دولتی و پشتیبانی بانکی و مالی امکان پذیر است. سرمایه گذاری ها آن طور که باید در صنعت ساختمان صورت نگرفته است،، دلیل کم بودن شرکت های صاحب برند همین موارد است. نظام مهندسی ما شرکت ها و این نوع تشکیلات را وادار می کند تا از نیروهای آنها به عنوان ناظر یا مجری استفاده کنند، درصورتی که اگر ساختاری باشد که خود این شرکت ها صاحب گرید بوده و مورد تأیید سازمان نظام مهندسی قرار گیرد قطعا شرکت ها میتوانند عملیات ساخت را به خوبی اجرا و نظارت کنند. ساختار امور مهندسی فعلی به سمت تشکیلات های خرد رفته، حال آنکه با وجود تشکیلات کوچک نمیتوان صاحب برند شد، بلکه لازمه آن تشکیلاتی منسجم با مدیریت برنامهریزی و مطابق با علم روز دنیاست. مهندسان ایرانی مشکلی در اجرای پروژه های ساختمانی، عمرانی و پروژههای بزرگی که در دو دهه اخیر توسط مهندسان داخلی انجام شده ندارند، اما در حال حاضر ساختار سازماندهی شدهای که بتوان شرکتهای بزرگی در بخش ساختمان از آنها بیرون آورد متأسفانه وجود ندارد و قطعا شهرداری، نظام مهندسی و دولت باید به فکر ایجاد این ساختار در صنعت ساختمان باشند.
منظور از ایجاد سرمایه گذاریهای اولیه صرفا اعتبار و بودجه نیست بلکه بحث تسهیل قوانین است، به طور مثال، وقتی شرکتی بزرگ با بیش از ۱۰۰ مهندس فعالیت میکند، طبیعتا سازمان نظام مهندسی میتواند، از طریق آزمودن این نیروهای متخصص، آنها را ناظر مورد تأیید قرار دهد، اما در عمل علاوه بر پرداختن هزینههای گزاف برای تأمین همین تعداد نیروی مهندس، باز باید ناظر و مجری جداگانه داشته باشد که طبیعتا با وجود این ساختارها و پرداخت این هزینهها، بخش خصوصی ترجیح میدهد زیر بار این همه مخارج برای ایجاد تشکیلات گسترده نرود. وقتی این زمینهها فراهم نیست سرمایهها به راحتی به این سمت نخواهند آمد، یعنی با وجود قوانین متعدد و دست و پاگیر، بخش خصوصی کمتر برای ورود به بخش ساختوساز با تشکیلات گسترده و برند شدن تمایل نشان میدهد. حال آنکه وقتی این نوع تشکیلات در قالب برندینگ شکل بگیرد، با توجه به اهمیت این موضوع و اینکه این شرکت برای ماندگار شدن فعالیت میکند و نه یک دوره کوتاه ۴ – ۵ ساله، مسائل اقتصادی را خود حل میکند، نه به شیوههای امروزی که به سرعت ساختمانی را بسازد و بفروشد.
دپارتمان تحقیق و توسعه (R&D)
شرکت کارگزاری املاک فراسو